{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی instrument در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲ 
۰[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
ساز
۱ ۰[توسط مترجم]
[حسابداری]
ابزار
۱ ۰[توسط مترجم]
[دندانپزشکی ]
ابزار
۱ ۰[توسط مترجم]
[تربیت بدنی]
ابزار
۱ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
ابزار
۱ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی مواد و متالورژی]
ابزار
۱ ۰[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
ابزار
۱ ۰[توسط مترجم]
[روانشناسی]
ابزار
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ابزار
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
وسیله
معنی instrument, معنی هئسفقعوثئف, معنی instrument, معنی اصطلاح instrument, معادل instrument, instrument چی میشه؟, instrument یعنی چی؟, instrument synonym, instrument definition,
معنی Skull, معنی charcoal, ترجمه charcoal به فارسی, معنی cloud computing, ترجمه cloud computing به فارسی, معنی پادزی, ترجمه پادزی به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی